ماریا مگدلینا



از اینجا که روی تخت افتاده‌ام،

آقای ح با فاصله کمی از من در یک خانواده سه نفر زندگی می‌کند.

و آقای م با فاصله کمی بیشتر از آقای ح و آن طرف‌تر خانواده دو نفره تشکیل داده. 

خانم آ دورتر از همه زندگی سه یا چهار نفره دارد. 

هنوز مطمئن نیستم چرا آقای ح در تخیلاتم بچه دارد! 

اما زن آقای ح نسبتاً خوب و خانم است.

زن آقای م قر و فری است

و شوهر خانم آ را هم که می‌دانم.

انگار نه انگار تا همین دیروز مجموعه‌ای از رفیقان شفیق بودیم؛

حال من تک و تنها.

تق تق!!

در روی آقای ح باز می‌شود.

آقای ح دستپاچه به داخل سرک می‌کشد. 

پول برق را باید حساب کنیم.

حساب می‌کنیم و او می‌رود.

آهی می‌کشم و چند دقیقه بعد در به روی آقای م باز می‌شود. 

او زیاد سرک نمی‌کشد. 

زنی زیباتر از من پشت میز آرایش منتظرش است

و خانم آ.

هرگز در نمی‌زند.

به واسطه فاصله‌ای دور. در تقه نمی‌خورد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

سفر به آذربایجان کرکره و شرکا همه چی موجوده سایت ایران پارس9 بزرگ ترین سایت ایرانی الگوی ِمقاومت دانش ریاضیات دنیای پزشکی و سلامت هر چی بخوای هست درب ضد سرقت علم استنتاج