از اینجا که روی تخت افتادهام،
آقای ح با فاصله کمی از من در یک خانواده سه نفر زندگی میکند.
و آقای م با فاصله کمی بیشتر از آقای ح و آن طرفتر خانواده دو نفره تشکیل داده.
خانم آ دورتر از همه زندگی سه یا چهار نفره دارد.
هنوز مطمئن نیستم چرا آقای ح در تخیلاتم بچه دارد!
اما زن آقای ح نسبتاً خوب و خانم است.
زن آقای م قر و فری است
و شوهر خانم آ را هم که میدانم.
انگار نه انگار تا همین دیروز مجموعهای از رفیقان شفیق بودیم؛
حال من تک و تنها.
تق تق!!
در روی آقای ح باز میشود.
آقای ح دستپاچه به داخل سرک میکشد.
پول برق را باید حساب کنیم.
حساب میکنیم و او میرود.
آهی میکشم و چند دقیقه بعد در به روی آقای م باز میشود.
او زیاد سرک نمیکشد.
زنی زیباتر از من پشت میز آرایش منتظرش است
و خانم آ.
هرگز در نمیزند.
به واسطه فاصلهای دور. در تقه نمیخورد.
درباره این سایت